دربها:
درب قبله
درب رجا (امید)
درب قاضی الحاجات (برآورندهٔ نیازها)
درب شهدا
درب کرامة (بزرگواری و کرامت)
درب سلام (درود)
درب سدره
درب سلطانیه
درب رأس الحسین (سر حسین)
درب زینبیه

رواقها و ایوانها:
رواق شمالی (پادشاهان)
رواق خاوری (فقیهان)
رواق باختری (ابراهیم مجاب)
رواق جنوبی (حبیب مظاهر)
ایوان شمالی (صافی الصفا)
ایوان خاوری
ایوان باختری
ایوان جنوبی (طلا)
ارزش زیارت حسین نزد شیعیان
شیعیان باور نیکی به زیارت حسینِ بن علی دارند، بهگونهای که در کتابهایشان بیشترین احادیث مربوط به زیارت دربارهٔ امام حسین است. برای نمونه به برخی اشاره میکنیم:
هیچ فرشتهٔ مقرب و پیامبر فرستادهای نیست مگر از خدا میخواهد که بگذارد امام حسین را زیارت کند؛ پس مرتب دستهای از روانهای پیامبران و فرشتگان فرومیآیند و دستهای فرامیروند.
هر شب هفتادهزار فرشته از آسمان فرود آمده پس از طواف خانهٔ خدا و زیارت حرم محمد و علی، به زیارت حرم حسین میروند و پیش از برآمدن خورشید به آسمان فرامیروند.
یکی از یاران جعفر صادق از او نقل میکند که گفت: «رسول گرامی وحضرت علی وحضرت فاطمه (س) و همهٔ امامان برای زائران امام حسین (ع) دعا میکنند» نیز نقل میکند که روزی بر او درآمدم، دیدم با خدایش رازونیاز میکند، و سجدهکنان این دعا را میخواند …. از سجده که سر برداشت، گفت: «کسانی که در آسمانها در حق زائران امام حسین دعا میکنند، بیش از کسانیست که در زمین برایشان دعا میکنند.» همچنین نقل میکند که امام گفت: «آیا دوست نداری از کسانی باشی که از دنیا بیرون میروند و گناهی برایشان نیست؟ آیا دوست نداری از کسانی باشی که فرستادهٔ خدا حضرتمحمد(ص) باایشان مصافحه میکند؟ پس امام حسین (ع) را زیارت کن»
خداوند هزاران فرشته را مامور قبر حسین نهادهاست و هیچ زائری به زیارتش نمیرود مگر به پیشوازش آیند، و هیچ زائری با او وداع نمیکند مگراین که به پادره اش میروند، و هیچ زائری بیمار نگردد مگر عیادتش کنند، و هیچ زائری نمیرد مگر بر پیکرش نماز گزارند و پس از مرگش برایش آمرزش خواهند. طبق حدیث دیگری اگر در میان سفر بمیرد، فرشتگان بشویندش و دربهای بهشت به رویش باز شود.
سوگواری محرم
سوگواری محرم عزاداریها و یادبودهایی است که به مناسبت کشته شدن حسین بن علی و یارانش که در واقعه کربلا روی داد، انجام میشود. این نبرد در سال ۶۱ هجری قمری در صحرای کربلا در عراق کنونی اتفاق افتاد. سوگواری برای حسین بن علی مختص ماه محرم نمیشود و در دیگر روزهای سال نیز با توجه به فرهنگ و رسم هر منطقه انجام میشود. سوگواری برای حسین بن علی و دیگر یارانش از روز نخست محرم آغاز میشود و در ظهر عاشورا به اوج میرسد. در غروب و شامگاه عاشورا، این سوگواری تحت عنوان مراسم شام غریبان ادامه پیدا میکند. در روز ۱۲ محرم نیز مراسمی با نام «سوم امام حسین» انجام میشود. این نوع مراسمها در روز ۱۶ محرم با نام «هفتم امام حسین» و ۲۰ صفر با نام «اربعین» ادامه پیدا میکند. مراسم سوگواری سومین امام شیعیان از دیدگاه شیعه اهمیت بسیاری دارد و انجام آن عبادت است. سوگواری محرم در جاهای مختلف به صورتهای گوناگون انجام میشود. علاوه بر شیعیان، این مراسم در میان غیرمسلمانان در ترینیداد و توباگو، جامائیکا، هند و ارمنیهای ایران برگزار میشود. سوگواری محرم علاوه بر ابعاد مذهبی، ابعاد سیاسی و اجتماعی نیز دارد. سوگواری شیعیان ایران در ماه محرم همواره به صورت خودجوش بوده است و حکومتها دخالتی در راهاندازی دستههای عزادار و برپایی مجالس سوگواری نداشتهاند.
سوگواری محرم
خووان گویتیسولو، نویسنده و گزارشگر اسپانیایی، کتابی دارد با عنوان «قبله؛ سیر و سیاحت در جهان اسلام» که حاصل تأملاتش در سیر و سیاحتهایی به گوشه و کنار جهان اسلام است. او در سفری به ایران که مصادف بود با ایام سوگواری محرم مشاهداتش را اینگونه بیان میکند. در روزهای عزاداری محرم چهره شهرهای بزرگ و کوچک ایران به صورت چشمگیری تغییر میکند و سیاهپوش میشود. بیرقها و علمهای سیاه و گاه سبزرنگ بر در و بام تکایا، مساجد، خانهها، مؤسسات، ادارات و معابر افراشته میشود. زن و مرد و پیر و جوان سیاه میپوشند و خصوصاً در ظهر عاشورا برخی چهرهها و موهایشان را گِلآلود میکنند. در این ایام زنان و مردان و به خصوص جوانان در مساجد و معابر و تکایا جمع میشوند به سر و سینه خود میکوبند تا عزا برپا دارند و با کشتهشدگان واقعه کربلا که چهارده قرن پیش در صحرای کربلا رخ داد ابراز همدردی کنند.
با آنکه شهر ظاهری پُرآشوب دارد و مملو از مردانی است که با زنجیر و دست به سر و سینه خود میکوبند، اما آنچه گویتیسولو را به شگفت میآورد، مشاهده انبوه مردمانی است که از زن و مرد، پیر و جوان، بزرگ و کوچک، با مهربانی و همدلی در کنار هم سوگواری میکنند. او مینویسد مردمان در این دو سه روز با یکدیگر از زمانهای دیگر مهربانترند و همدلتر.
در ایران روضهها بیشتر در ماههای محرم و صفر برگزار میشوند. معمولاً هر مجلس روضه از دو بخش زنانه و مردانه تشکیل میشود. برخی روضهها ممکن است کاملاً زنانه باشند و گاه کاملاً مردانه. مجلس روضه ممکن است در خانه تشکیل شود و یا در تکیهها، مساجد و حسینیهها برپا شود.
انواع هیأت
یک دسته از هیأتها فقط در محرم و صفر و دیگر ایام سوگواری عمومی تشکیل میشود. افراد آن در ایام خاصی دور هم جمع شده به عزاداری میپردازند.
هیأتهایی که در طول ایام سال فعالیت میکنند. بر حسب توافقی که کردهاند در شبهای جمعه یا صبح جمعه یا شب چهارشنبه و غیره گرد هم جمع میشوند.
روشهای مرسوم
زنجیرزنی
سینهزنی
نوحه
مرثیه
روضه
طبل و دهل زدن
بلند کردن پرچم
آتش زدن خیمهها
تعزیه
برداشتن علم یا علامت (که قبلاً ممنوع بوده ولی اکنون قانونی است)
قمه زنی
تاریخچه
از آغاز تا سده هفتم
سوگواری برای کشته شدان کربلا در همان روزهای پس این واقعه انجام شد. در چهلم (اربعین) هنکامیکه اسیران از شام بسوی مدینه درحرکت بودند راه خود را به سمت کربلا تغییر داه و هنکامیکه بدان سرزمین رسیدند با جابر ابن عبدالله انصاری صحابی پیامبر و تعدادی از بنی هاشم مواجه شدند و در آنجا به سوگواری و نوحه سرایی پرداختند.
سوگواری در مدینه اولین بار به پیشگامی ام سلمه همسر پیامبر اسلام انجام شد.
در دوران امام پنجم شیعیان (که خود در کربلا حضور داشت) و امام ششم شیعیان که مصادف را دوران ضعف بنی امیه بود عزاداری بصورت مراسم سالانه رواج یافت.
سایر امامان شیعه نیز در برگزاری مراسم سالانه برای کشتگان کربلا اهتمام داشتند. دراین دوران تعداد زیادی از شاعران شیعه نیز اشعاری در مراثی حسین سرودند.
آل بویه
یکی ازمهمترین دوران عزاداری برای کشتگان کربلا در قرن چهارم و مقارن با حکومت آل بویهاست. در این دوران حکومتهای شیعی همچون علویان طبرستان، زیدیان یمن، حمدانیان در شمال عراق، فاطمیان در مصر و آل بویه در عراق و ایران به قدرت رسیدند. عموم مورخان به برگزاری عزاداری بصورت عمومی در کوچه خیابان در این دوران اشاره کردهاند.
در این باره ابن جوزی مینویسد: «در سال ۳۵۲ (قمری) معزالدوله دیلمی دستور داد، مردم در روز عاشورا جمع شوند و اظهار حزن کنند; در این روز بازارها بسته شد و خرید و فروش موقوف گردید; قصابان گوسفند ذبح نکردند، هریسه پزها هریسه (حلیم) نپختند، مردم آب ننوشیدند; در بازارها خیمه برپا کردند و به رسم عزاداری کرباس آویختند; زنان به سرو روی خود میزدند و بر حسین ندبه میکردند.»
حاکمان فاطمی مصر نیز با آنکه با ال بویه رقیب بودند از روش آنان در عزاداری پیروی کردند.تقی الدین مقریزی در این باره مینویسد که:
در زمان المعزلدین الله به سال ۳۶۳ (قمری) در کشور مصر تمام فاطمیین و شیعه در روز عاشورا در کنار مقبره ام کلثوم و سیده نفیسه اجتماع نموده و به عزاداری پرداختند و مبلغ بی حساب برای اطعام و عزاداری و شربت مخارج نمودند و به سال ۳۹۶ (قمری) در مصر کلیه بازارها را تعطیل عمومی کردند و ابن مأمون در سال ۵۱۵ (قمری) از موقوفات و صدقات کشور مصر روز عاشورا را تعطیل و روز توزیع صدقات قرار داد. و در عهد صدارت افضل بن بدرالدین در مسجد حسینی قاهره بوریاها فرش شد و افضل بدین سان در قلب مردم را یافت.
صفویه
اصطلاحها
دستهها
در جلوی دستهها، پرچمداران به راه میافتند و سپس افراد بزرگتر زنجیرزن به ترتیب قد در دو صف طویل حرکت میکنند و در بین آنها افرادی نوحه میخوانند و طبل یا دهل میزنند. سپس سینهزنها در پشت این صف حرکت میکنند.
تعزیه
در تعزیه بازیگران واقعه کربلا را به شکل نمایش بازی میکنند.
عَلم
عَلم یا جریده یکی از وسیلههای نمادین بکار رفته در آیین سوگواری عاشورا در میان شیعیان است. این وسیله معمولاً چوبی بلندی به ارتفاع پنج شش متر که سر آن پنجهای برنجین میگذارند و پارچههای رنگین قیمتی به چوب میبندند. علم از فلز ساخته شده، توسط علم دار حمل میشود. در مناطقی از ایران مردم اعتقاد دارند که برخی از علمها، که با نام علم جوش شناخته میشوند، اصطلاحا میجوشند.. در تصویر ضمیمه، که در روستای الهرد منطقه ارسباران گرفته شده است، دو علم در میان دایره عزادارن دیده میشوند. یکی از علمها ساکن است و دیگری در حالت افقی قرار گرفته و علمدار را میکشد.
نخل
نخل تابوت بزرگ و بلندی است که در روز عاشورا به عنوان تابوت امام حسین حرکت داده میشود.
عزاداریهای محلی در ایران
آئین سقاخانه: در بروجرد، برخی خانوادهها یک اتاق منزل خود را سیاهپوش میکنند و در شبهای دهه محرم، از عزاداران پذیرائی میکنند. سقاخانههای هر کوی، با نصب پرچم و چراغ و بازگذاشتن درب منزل مشخص میشوند.
چکچکو: نوعی عزاداری شبیه به سینه زنی است که در آن از دو قطعه چوب یا سنگ استفاده میشود. چک چکو در استهبان استان فارس رایج است.
خره مالی در استانهای ناحیه زاگرس و شهرهای مختلف از جمله خرمآباد، بروجرد و بیجار
علم بندان در ماسوله - تصاویر
طوق بندان (علم بندان) در شاهرود
یاعباس یاعباس در شاهرود
وای عباس در مراغه
کرب زنی در لاهیجان
طشت گذاری در آذربایجان، زنجان، آستارا و تالش
علمگردانی در هزاوه
کاروان هلال غم در زواره
شامگاه خدام (شمع و چراغ) در شاهرود
سنگ زنی در تهران قدیم
قفل آجین در تهران قدیم و زنجان
شمع آجین در تهران قدیم
سنج و دمام در خوزستان، بوشهر و هرمزگان
نخل برداری (نخل گردانی) در استان یزد
شاخ به شاخ در روستاهای استان یزد
عزاداری در کشورهای دیگر
عراق
مشق شمشیر
مشعل گردانی
هند
بر خلاف باور عموم، محرم یک روز خاص نیست بلکه نام یک ماه هست. این ماه یکی از چهار ماه مقدس است. سه مورد دیگر، ذی القعده، ذی الحجه و رجب میباشند.
خداوند جهان را و آسمان و زمین را در این ماه پر برکت خلق کرد. جدا از واقعهٔ غم انگیز کربلا، این ماه در تاریخ اسلامی، با بسیاری از رویدادهای فرخنده و قابل توجه در ارتباط است
خداوند حضرت آدم را در این ماه خلق کرده و توبهٔ اورا قبول نموده و او را مورد عفو قرار داده است. کشتی نوح چندین قرن پیش در همچنین زمانی با موفقیت در کوه جودی لنگر انداخت. همچنین این اعتقاد بین مسلمانان وجود دارد که در این ماه خداوند حضرت ابراهیم را از آتش نمرود حفظ کرد و حضرت موسی و یارانش را از خشم فرعون و تعقیب همراهانش در امان نگه داشت.
در واقع، شهادت امام حسین، ادامهای است برای بحث جانشینی حضرت پیامبر. همه فرقههای اهل سنت بر این باورند که پیامبر به صراحت نام هر جانشین را نگفتهاند، در حالی که شیعیان آن را رد میکنند و بر این باورند که او نام جانشین را اعلام کرده که حضرت علی بود.
شیعه و اهل سنت - این حادثهٔ غم انگیز، جامعه اسلامی را برای همیشه به دو فرقه تقسیم کرده است. شیعیان علی، حسن و حسین را ائمه و خلفای بر حق در نظر میگیرند و علناً به خاطر قتل وحشیانه آنها سوگواری میکنند. مسلمانان سنی نیز بزرگداشتی به خاطر شهادت امام حسین دارند، اما به شیوه نمایشی کمتر، به جای آن بیشتر بر جنبههای معنوی آن تمرکز میکنند.
محرم
محرم یک تعطیلی رسمی در هند هست که شروع سال اسلامی ست. این روز برای بسیاری از کارمندان تعطیل میباشد. بعضی از مردم شروع سال جدید اسلامی را با آتش بازی جشن میگیرند.
بعضی از مردم همچنین در روزهای نهم و دهم، یا دهم و یازدهم ماه محرم، روزه میگیرند.{طبق گفتههای یک کارشناس ارشد در رشتهٔ آموزههای اسلامی در هند (از فرقهٔ اهل حدیث), اهل سنت روز هشتم و نهم محرم را روزه میگیرند زیرا دستوریست که از سوی پیامبر داده شده. ماجرا از این قرار است که یهودیان روزه بودند. وقتی پیامبر علت را جویا میشوند، میگویند به خاطر رهایی حضرت موسی از فرعون، ما با روزه گرفتن این مناسبت را جشن میگیریم. سپس پیامبر (ص) امر میفرمایند که ما مسلمانها باید روزه بگیریم نه آنها. پس علیه آنها روزه بگیرید. یهودیان یک روز روزه میشوند و اهل تسنن دو روز}
آنها ممکن است جلسات مخصوص دعا در منازل یا مساجد داشته باشند. همهٔ مسلمانان این مراسم را اجرا نمیکنند و در این مناسبت رفتار مشابه ندارند. بعضی از مسلمانان ماه محرم را به خاطر جنگ و حادثهٔ کربلا، ماه عزاداری میدانند.
پولیکالی که با نام رقص ببر هم معروف میباشد، گوشهای از مراسم محرم در ایالت کرالا ست. بعضی از مسلمانها بدنشان را به شکل ببر نقاشی میکنند و ماسک میزنند و در خیابان رژه میروند، میخوانند و میرقصند و حرکات ببر را تقلید میکنند. آنها با این کار میخواهند به صورت خیالی، تصویری از شجاعت امام حسین را به نمایش بگذارند! {به نظر میرسد منظور اعتقاد به این واقعه باشد که حتی حیوانات عزادار حادثهٔ کربلا بودند. در شهرستان مهریز یزد شاهد گونهای از این عزاداری هستیم که مردی در جلد شیر فرو میرود و با ماشین دور تا دور حسینیه چرخانده میشود در حالی که کاه بر سر میپاشد. باید در نظر گرفت واژهٔ رقص الزاماً به معنای آیینی برای شادمانی نیست}.
رویدادهای دیگر که در ده روز اول محرم رخ میدهند عبارتند از:
رژه همراه ماکتی از آرامگاه امام حسین گردهمایی که در آن مردان جوان برای سوگواری، خودرا با زنجیر و چوب میزنند {مراسم سینه زنی، زنجیر زنی و قمه زنی شیعیان} پخش کردن خوراکی بین فقیران وعدههای خوراکی در مساجد و مراکز اجتماعی {نذری} نمایش آتش بازی
بعضی از این رویدادها در جهان اسلام مورد بحث است. محرم {ممکن است منظور روز عاشورا باشد. چون در تقویم هند تعطیل است اما مردم برای روز عاشورا نیز از واژهٔ محرم استفاده میکنند}, عمدتاً یک تعطیلی اسلامیست اما مردم از سایر ادیان نیز ممکن است در این مراسم شرکت کنند و یا شاهد فعالیتها باشند.
روز اول محرم در هند تعطیلی رسمی ست بنابرین ادارات دولتی، دفاتر پست و بانکها تعطیل هستند. ممکن است مغازهها و کار و بار و سایر نهادهای اسلامی، تعطیل باشند یا ساعات کار را کاهش دهند. مردمی که مایل به استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی هستند ممکن است نیاز باشد که جدول زمانی را با مسئولان محلی هماهنگ کنند. نماز جماعت و مراسم دعا، رژه و راهپیمایی در این روز ممکن است باعث ترافیک شدید خصوصاً در مناطق مسلمان نشین شود.
در میان شیعیان هند مراسمی معمول است که ممکن است در نواحی مختلف، جزئیاتی متفاوت داشته باشند. به محض ظاهر شدن ماه جدید، مردم هر سال در مکانهای دائمی (که در جنوب هند به عاشور خانه معروف است) گرد هم میآیند. آنها بعد از خوردن شربت (نوشیدنی شیرین و خنک), یا برنج {منظور نذری ست} با نام حسین فاتحه میخوانند. نوشیدنی خنک به معنای یادآوری مومنان از تشنگی وحشتناک حسین و خانواده و همراهانش هست که رنج بردهاند. بعد خوراک و نوشیدنی بین مردم خصوصاً فقرا پخش میشود. در بعضی مکانها هر روز غروب مردم گودالی حفر میکنند و درونش آتش روشن میکنند و دورش با چوب یا شمشیر حفاظ میسازند. یا دورتا دور این گودال میدوند و فریاد میزنند
عاشور خانه معمولاً با پارچههای سیاهی که روی آن آیات قرآن نوشته شده تزئین میشود. درون عاشور خانه تابوتها و سازههای چوبی قرار دارد که با ورقهای نقرهای، کاغذهای رنگی و زرق و برق دار پوشش داده شده. آنها با تخیل و احساس هنری ساخته شده است و به منظور نشان دادن آرامگاه حسین، در دشت کربلا، و یا مقبره پیامبر در مدینه و یا حتی تاج محل در اگرا بنا شده. در کنار آنها وسایل جنگی قرار دارد که متصور هستند امام حسین در کربلا از آنها استفاده کردند. مثل عمامه (از طلا)، یک شمشیر، سپر، تیر و کمان
همچنین تعدادی علم یا علامت در اشکال گوناگون وجود دارد که هر کدام معنی مخصوص خود را دارند. اغلب علمها شکل یک دست را در راس خود دارند. این علامت از آنجایی محبوب است که به پنج تن از اعضای خانوادهٔ پیامبر اشاره دارد: محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین
به یاد کربلا
هر روز عصر مردم در عاشور خانه یا منازل خود گرد هم میآیند. این مجالس، یادآور قدم به قدم وقایع کربلاست. از زمانی که امام حسین دعوت کوفیان را دریافت کرد تا زمانی که شهید شد. ذاکر خطابهای را برای اعضای مجلس میخواند و مرثیه گوها اشعاری را که حوادث کربلا را به یاد میآورد، قراعت میکنند. این وقایع به طور هنرمندانهای بی رحمی یزیدیان که امام حسین، خانواده و همراهانش را کشتند روایت میکنند. این مراثی شامل نوحه (اشعار درد و رنج) همراه با سوز خوانده میشوند تا احساسات شنوندگان را برای ندبه و گریه تحریک کنند. مومنان از جا بر میخیزند و با اندوه سینه میزنند و فریاد میزنند: یا حسن، یا حسین. در عین حال یزید، خلیفهای که باعث کشته شدن امام حسین شد، نفرین میشود.
دستهها و مراسم دیگر
از هفتم تا دهم محرم مراسمی برگزار میشود که در بزرگداشت پسر امام حسن، قاسم هست. قاسم، در حالی به شهادت رسید که تازه داماد بود. همراه با هیئتی که در صفوف منظم میروند، اسب سفیدی (دلدل یا ذوالجناح) میرود که نشانهٔ مرکب امام حسین هست. یا اشاره به اسب عروس قاسم دارد. قاسم دقیقاً قبل از حادثهٔ کربلا با دختر امام حسین (فاطمه صغرا) ازدواج کرده بود. به خاطر همین مردم مکرراً فریاد میزنند:عروس! داماد! عروس! داماد!
در روز هشتم نیزهای به حرکت در میآید در حالی که سر امام حسین را حمل میکند. این کاراشاره به واقعهای دارد که به دستور یزید سرها را بر نیزه کردند.
به علاوه تابوتهایی از امام حسن، امام حسین و قاسم حمل میشوند. تمام مدت مردم سینه میزنند و میگویند: حسن! حسین! بعضی مواقع این کار متوقف میشود و گروهی از مردان و پسران با نیم تنهٔ برهنه و با دستههای تیغ خودشان را میزنند که خون از پشتشان جریان میابد {قمه زنی} یا گروهی بزرگ تشکیل میشود که در حالی که به شدت بر سر و سینه میکوبند، همراه هم داد میزنند: یا حسن! یا حسین!
رسم است که تابوتها و علمهای سبز (علامتهای ارتش امام حسین، تزئین شده با نقره، طلا و برنج) در صفوف منظم توسط مردان پابرهنه که سینه میزنند، مرثیه میخوانند و گاهی اوقات برای ابراز غم و اندوه خود، خودزنی میکنند، حمل میشوند. این پروسه در طول ماه محرم ادامه دارد و در روز دهم ماه، که روز عاشورا نام دارد، به اوج خود میرسد.
روز دهم، عاشوراست. در این روز تابوتها را در آب میاندازند یا در گودالی که به این منظور و به نام کربلا حفر کردهاند، به صورت دسته جمعی دفن میکنند. در غروب دوازدهم مردم تمام شب را بیدار میمانند و برای بزرگداشت امام حسین قرآن و مرثیه میخوانند.
روز آخر مقداری خوراکی تهیه میشود و بعد از خواندن فاتحه آن را به فقرا میدهند. با این امور خیر، مراسم محرم پایان میابد.
نقدهای دروندینی
سید علی اصغر غروی: شیعیان به جای بزرگداشت این قیام و پرداختن به علل، نتایج، دستاوردها و نقش تاریخ ساز آن، بیشتر به حواشی ماجرا میپردازند، و در این میان، سخنرانان نیز بیتقصیر نیستند، قصهگویانی که از قرآن و نهج البلاغه اطلاع کمی دارند، یا اصلاً اطلاعی ندارند، و کمتر از آنها نقل میکنند، و این فرصت مغتنم را برای معرفی حقیقت دین به مردم از دست میدهند. بیش از نیمی از زمان هر مراسم، صرف عزاداری میشود! داستانهای بسیاری در مورد گلوی بریدة حسین، دستان بریده و فرق شکافتة ابوالفضل، گلوی شکافتة علی اصغر و جوانی علی اکبر تعریف میشود، اما افسوس و صد افسوس که هیچ کس نمیگوید اینها همه برای چه بود! نمیگویند چون یزید ظالم بود و حسین بن علی میخواست احقاق حق کند، آن اتفاقات روی داد! چطور ممکن است جامعهای ادعاء حب حسین داشته باشد ولی از اخلاق حسین و نوع دینداری او بیخبر باشد؟! اگر قبول داریم حسین بر حق بوده، پس مشکل در عدم شناخت صحیح حق و ناحق است! آن هم حق و ناحق امروز، نه ۱۴۰۰ سال پیش، که معما چو حل گشت آسان شود میپنداریم که در مصیبت حسین گریه میکنیم، ولی در اصل به حال خودمان میگرییم و این داستان تکراری عزاداریهای ما در طول تاریخ بوده است! چون اساساً اکثر ما حق و باطل را نمیشناسیم یا اگر شناختیم منافعمان ما را وادار به سکوت میکند.
مقتلالحسین
مقتل در لغت به معنی محل قتل و در اصطلاح به گزارشات به قتل رسیدن امامان اشاره دارد. در میان مقتل ها مقتل امام سوم شیعیان از همه مهم تر و بیشتر مورد توجه است.
مقتل الحسین نام دستهای از کتب است، که وقایع کربلا و کُشتهشدن حسین بن علی در آن شرح داده شدهاست.
منابع دست اول
منابع دست اول نبرد کربلا به دو دسته کلی تقسیم میشود. دسته اول احادیث و بیانات اهل بیت است که در بخش عمده آن در کتب حدیث گرد آمدهاست. دسته دوم گزارشهای تاریخی برگرفته از روایات حاضران در حادثهاست.
از مقاتل دسته دوم به طور خاص مقتل ابومخنف نوشته ابومخنف(ف. ۱۵۷ هجری قمری) به طور تقریباً کامل از دو طریق کتاب تاریخ طبری و کتاب الارشاد شیخ مفید در دسترس میباشد. از سایر گزارشهای تاریخی جز اندکی در خلال کتابهای تاریخ چیزی در دسترس نیست.
منابع دست دوم
منابع دست دوم مبتنی بر گزارشهای منابع دست اول است. این منابع در زمانی تهیه شدهاست که به علت فاصله تاریخی امکان دسترسی به روایات شاهدان واقعه میسر نبودهاست.
فهرستی از مهمترین منابع دست دوم به شرح ذیل است:
طبقات الکبری، ابن سعد (متوفی ۲۳۰)
انساب الاشراف، بلاذری (متوفی ۲۷۹)
اخبار الطوال، دینوری (متوفی ۲۸۳)
تاریخ طبری (متوفی ۳۱۰)
الفتوح، ابن اعثم کوفی (متوفی حدود ۳۱۴)
مقاتل الطالبیین، ابوالفرج اصفهانی (متوفی ۳۵۶)
معجم الکبیر طبرانی (متوفی ۳۶۰)
شرح الأخبار، قاضی نعمان (متوفی ۳۶۳)
کامل الزیارات، ابن قولویه (متوفی ۳۶۸)
امالی شیخ صدوق (متوفی ۳۸۱)
ارشاد، شیخ مفید (متوفی ۴۱۳)
روضة الواعظین، ابن فتال نیشابوری (متوفی ۵۰۸)
اعلام الوری، طبرسی (متوفی ۵۴۸)
مقتل الحسین خوارزمی (متوفی ۵۶۸)
تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر (متوفی ۵۷۱)
مناقب ابن شهر آشوب (متوفی ۵۸۸)
الکامل فی التاریخ، ابن اثیر (متوفی ۶۳۰)
مثیر الأحزان، ابن نما (متوفی ۶۴۵)
تذکرة الخواص، سبط ابن جوزی (متوفی ۶۵۳)
اللهوف علی قتلی المطفوف (لهوف) سید بن طاووس (متوفی ۶۶۴)
کشف الغمة، اربلی (متوفی ۶۹۲)
سیر اعلام النبلاء، ذهبی (متوفی ۷۴۸)
در میان منابع دست دوم اللهوف علی قتلی الطفوف نوشته دانشمند شیعه سید پسر طاووس (ف. ۶۶۴ هجری قمری) جایگاهی ممتاز داراست.
چنانکه مرتضی مطهری در کتاب حماسه حسینی مینویسد نبرد کربلا در برخی از منابع بخصوص کتابهایی که برای مجالس روضه و عزا نوشته شده به شدت دچار تحریف شدهاست نظیر روضه الشهدا اثر حسین کاشفی(ف. ۹۱۰ هجری قمری)، محرق القلوب اثر مهدی نراقی و اسرار الشهادة اثر فاضل دربندی.
منابع متأخر
منابع متأخر کتابهایی هستند که در سده اخیر به بررسی و گزارش واقعه کربلا پرداختهاند. اکثر این کتابها از دو جهت با منابع تاریخی دست اول و دست دوم متافئت هستند. نخست آنکه با ورود تحریفات فراوان بخصوص در چند قرن اخیر در بیان حوادث نبرد کربلا، این کتابها تلاش داشتهاند که واقعیت تاریخی بدون تحریف را ارائه کنند. دوم آنکه عمدتاً دربردارنده تحلیلهای اعتقادی، سیاسی و اجتماعی هستند و به عبارت دیگر بیشتر تاریخ تحلیلی هستند و نه صرفاً تاریخ نقلی.
نفس المهموم نوشته شیخ عباس قمی
حماسه حسینی نوشته مرتضی مطهری
لمعات الحسین علیهالسلام تالیف علامهآیتالله حاج سیّدمحمّدحسین حسینی طهرانی، حاوی برخی از خطبهها و موعظههای امام حسین علیهالسلام است که با ذکر مدارک معتبر نقل شده.
کتابشناسی اندیشه سیاسی عاشورا
ابوالقاسم سحاب، زندگانی حضرت ابیعبدالله الحسین سیدالشهداء (ع)، انتشارات کتاب سحاب، چاپ سوم، تهران ۱۳۷۴
فتح خون نوشته مرتضی آوینی
پس از پنجاه سال سید جعفر شهیدی
انوار الشهاده ، محمدحسین یزدی متوفای 1297ق
حسین بن علی و نبرد کربلا از دیدگاه علمای اهل سنت
حسین بن علی که نوه پیامبر اسلام و فرزند علی بن ابیطالب میباشد به نقل دانشمندان و محدثان مذهب سنی به صفات مختلف یاد شدهاست. احمد بن حنبل در روایتی از محمد پیامبر اسلام، حسین بن علی را آقای جوانان بهشت معرفی میکند. علاءالدین متقی هندی در کنز العمال آوردهاست: حسین بن علی زمینه ساز دوستی خدا و پیامبرش معرفی شدهاست و جایگاه جاودانش در بهشت خواهد بود. ابن صباغ مالکی از راویان و دانشمندان مذهب سنی در رابطه با حسین بن علی روایت کردهاست: هنگامی که حسین بن علی به نماز میایستاد رنگش زرد میشد. ابن تیمیه فقیه و متکلم مسلمان دوره حمله مغول قاتلین حسین بن علی را لعنت میکند. ابن خلدون از حسین بن علی به عنوان صحابی مجتهد یاد میکند و او را شایسته رهبری برای قیام علیه یزید بر میشمرد.
درب قبله
درب رجا (امید)
درب قاضی الحاجات (برآورندهٔ نیازها)
درب شهدا
درب کرامة (بزرگواری و کرامت)
درب سلام (درود)
درب سدره
درب سلطانیه
درب رأس الحسین (سر حسین)
درب زینبیه

رواقها و ایوانها:
رواق شمالی (پادشاهان)
رواق خاوری (فقیهان)
رواق باختری (ابراهیم مجاب)
رواق جنوبی (حبیب مظاهر)
ایوان شمالی (صافی الصفا)
ایوان خاوری
ایوان باختری
ایوان جنوبی (طلا)
ارزش زیارت حسین نزد شیعیان
شیعیان باور نیکی به زیارت حسینِ بن علی دارند، بهگونهای که در کتابهایشان بیشترین احادیث مربوط به زیارت دربارهٔ امام حسین است. برای نمونه به برخی اشاره میکنیم:
هیچ فرشتهٔ مقرب و پیامبر فرستادهای نیست مگر از خدا میخواهد که بگذارد امام حسین را زیارت کند؛ پس مرتب دستهای از روانهای پیامبران و فرشتگان فرومیآیند و دستهای فرامیروند.
هر شب هفتادهزار فرشته از آسمان فرود آمده پس از طواف خانهٔ خدا و زیارت حرم محمد و علی، به زیارت حرم حسین میروند و پیش از برآمدن خورشید به آسمان فرامیروند.
یکی از یاران جعفر صادق از او نقل میکند که گفت: «رسول گرامی وحضرت علی وحضرت فاطمه (س) و همهٔ امامان برای زائران امام حسین (ع) دعا میکنند» نیز نقل میکند که روزی بر او درآمدم، دیدم با خدایش رازونیاز میکند، و سجدهکنان این دعا را میخواند …. از سجده که سر برداشت، گفت: «کسانی که در آسمانها در حق زائران امام حسین دعا میکنند، بیش از کسانیست که در زمین برایشان دعا میکنند.» همچنین نقل میکند که امام گفت: «آیا دوست نداری از کسانی باشی که از دنیا بیرون میروند و گناهی برایشان نیست؟ آیا دوست نداری از کسانی باشی که فرستادهٔ خدا حضرتمحمد(ص) باایشان مصافحه میکند؟ پس امام حسین (ع) را زیارت کن»
خداوند هزاران فرشته را مامور قبر حسین نهادهاست و هیچ زائری به زیارتش نمیرود مگر به پیشوازش آیند، و هیچ زائری با او وداع نمیکند مگراین که به پادره اش میروند، و هیچ زائری بیمار نگردد مگر عیادتش کنند، و هیچ زائری نمیرد مگر بر پیکرش نماز گزارند و پس از مرگش برایش آمرزش خواهند. طبق حدیث دیگری اگر در میان سفر بمیرد، فرشتگان بشویندش و دربهای بهشت به رویش باز شود.
سوگواری محرم
سوگواری محرم عزاداریها و یادبودهایی است که به مناسبت کشته شدن حسین بن علی و یارانش که در واقعه کربلا روی داد، انجام میشود. این نبرد در سال ۶۱ هجری قمری در صحرای کربلا در عراق کنونی اتفاق افتاد. سوگواری برای حسین بن علی مختص ماه محرم نمیشود و در دیگر روزهای سال نیز با توجه به فرهنگ و رسم هر منطقه انجام میشود. سوگواری برای حسین بن علی و دیگر یارانش از روز نخست محرم آغاز میشود و در ظهر عاشورا به اوج میرسد. در غروب و شامگاه عاشورا، این سوگواری تحت عنوان مراسم شام غریبان ادامه پیدا میکند. در روز ۱۲ محرم نیز مراسمی با نام «سوم امام حسین» انجام میشود. این نوع مراسمها در روز ۱۶ محرم با نام «هفتم امام حسین» و ۲۰ صفر با نام «اربعین» ادامه پیدا میکند. مراسم سوگواری سومین امام شیعیان از دیدگاه شیعه اهمیت بسیاری دارد و انجام آن عبادت است. سوگواری محرم در جاهای مختلف به صورتهای گوناگون انجام میشود. علاوه بر شیعیان، این مراسم در میان غیرمسلمانان در ترینیداد و توباگو، جامائیکا، هند و ارمنیهای ایران برگزار میشود. سوگواری محرم علاوه بر ابعاد مذهبی، ابعاد سیاسی و اجتماعی نیز دارد. سوگواری شیعیان ایران در ماه محرم همواره به صورت خودجوش بوده است و حکومتها دخالتی در راهاندازی دستههای عزادار و برپایی مجالس سوگواری نداشتهاند.
سوگواری محرم
خووان گویتیسولو، نویسنده و گزارشگر اسپانیایی، کتابی دارد با عنوان «قبله؛ سیر و سیاحت در جهان اسلام» که حاصل تأملاتش در سیر و سیاحتهایی به گوشه و کنار جهان اسلام است. او در سفری به ایران که مصادف بود با ایام سوگواری محرم مشاهداتش را اینگونه بیان میکند. در روزهای عزاداری محرم چهره شهرهای بزرگ و کوچک ایران به صورت چشمگیری تغییر میکند و سیاهپوش میشود. بیرقها و علمهای سیاه و گاه سبزرنگ بر در و بام تکایا، مساجد، خانهها، مؤسسات، ادارات و معابر افراشته میشود. زن و مرد و پیر و جوان سیاه میپوشند و خصوصاً در ظهر عاشورا برخی چهرهها و موهایشان را گِلآلود میکنند. در این ایام زنان و مردان و به خصوص جوانان در مساجد و معابر و تکایا جمع میشوند به سر و سینه خود میکوبند تا عزا برپا دارند و با کشتهشدگان واقعه کربلا که چهارده قرن پیش در صحرای کربلا رخ داد ابراز همدردی کنند.
با آنکه شهر ظاهری پُرآشوب دارد و مملو از مردانی است که با زنجیر و دست به سر و سینه خود میکوبند، اما آنچه گویتیسولو را به شگفت میآورد، مشاهده انبوه مردمانی است که از زن و مرد، پیر و جوان، بزرگ و کوچک، با مهربانی و همدلی در کنار هم سوگواری میکنند. او مینویسد مردمان در این دو سه روز با یکدیگر از زمانهای دیگر مهربانترند و همدلتر.
در ایران روضهها بیشتر در ماههای محرم و صفر برگزار میشوند. معمولاً هر مجلس روضه از دو بخش زنانه و مردانه تشکیل میشود. برخی روضهها ممکن است کاملاً زنانه باشند و گاه کاملاً مردانه. مجلس روضه ممکن است در خانه تشکیل شود و یا در تکیهها، مساجد و حسینیهها برپا شود.
انواع هیأت
یک دسته از هیأتها فقط در محرم و صفر و دیگر ایام سوگواری عمومی تشکیل میشود. افراد آن در ایام خاصی دور هم جمع شده به عزاداری میپردازند.
هیأتهایی که در طول ایام سال فعالیت میکنند. بر حسب توافقی که کردهاند در شبهای جمعه یا صبح جمعه یا شب چهارشنبه و غیره گرد هم جمع میشوند.
روشهای مرسوم
زنجیرزنی
سینهزنی
نوحه
مرثیه
روضه
طبل و دهل زدن
بلند کردن پرچم
آتش زدن خیمهها
تعزیه
برداشتن علم یا علامت (که قبلاً ممنوع بوده ولی اکنون قانونی است)
قمه زنی
تاریخچه
از آغاز تا سده هفتم
سوگواری برای کشته شدان کربلا در همان روزهای پس این واقعه انجام شد. در چهلم (اربعین) هنکامیکه اسیران از شام بسوی مدینه درحرکت بودند راه خود را به سمت کربلا تغییر داه و هنکامیکه بدان سرزمین رسیدند با جابر ابن عبدالله انصاری صحابی پیامبر و تعدادی از بنی هاشم مواجه شدند و در آنجا به سوگواری و نوحه سرایی پرداختند.
سوگواری در مدینه اولین بار به پیشگامی ام سلمه همسر پیامبر اسلام انجام شد.
در دوران امام پنجم شیعیان (که خود در کربلا حضور داشت) و امام ششم شیعیان که مصادف را دوران ضعف بنی امیه بود عزاداری بصورت مراسم سالانه رواج یافت.
سایر امامان شیعه نیز در برگزاری مراسم سالانه برای کشتگان کربلا اهتمام داشتند. دراین دوران تعداد زیادی از شاعران شیعه نیز اشعاری در مراثی حسین سرودند.
آل بویه
یکی ازمهمترین دوران عزاداری برای کشتگان کربلا در قرن چهارم و مقارن با حکومت آل بویهاست. در این دوران حکومتهای شیعی همچون علویان طبرستان، زیدیان یمن، حمدانیان در شمال عراق، فاطمیان در مصر و آل بویه در عراق و ایران به قدرت رسیدند. عموم مورخان به برگزاری عزاداری بصورت عمومی در کوچه خیابان در این دوران اشاره کردهاند.
در این باره ابن جوزی مینویسد: «در سال ۳۵۲ (قمری) معزالدوله دیلمی دستور داد، مردم در روز عاشورا جمع شوند و اظهار حزن کنند; در این روز بازارها بسته شد و خرید و فروش موقوف گردید; قصابان گوسفند ذبح نکردند، هریسه پزها هریسه (حلیم) نپختند، مردم آب ننوشیدند; در بازارها خیمه برپا کردند و به رسم عزاداری کرباس آویختند; زنان به سرو روی خود میزدند و بر حسین ندبه میکردند.»
حاکمان فاطمی مصر نیز با آنکه با ال بویه رقیب بودند از روش آنان در عزاداری پیروی کردند.تقی الدین مقریزی در این باره مینویسد که:
در زمان المعزلدین الله به سال ۳۶۳ (قمری) در کشور مصر تمام فاطمیین و شیعه در روز عاشورا در کنار مقبره ام کلثوم و سیده نفیسه اجتماع نموده و به عزاداری پرداختند و مبلغ بی حساب برای اطعام و عزاداری و شربت مخارج نمودند و به سال ۳۹۶ (قمری) در مصر کلیه بازارها را تعطیل عمومی کردند و ابن مأمون در سال ۵۱۵ (قمری) از موقوفات و صدقات کشور مصر روز عاشورا را تعطیل و روز توزیع صدقات قرار داد. و در عهد صدارت افضل بن بدرالدین در مسجد حسینی قاهره بوریاها فرش شد و افضل بدین سان در قلب مردم را یافت.
صفویه
اصطلاحها
دستهها
در جلوی دستهها، پرچمداران به راه میافتند و سپس افراد بزرگتر زنجیرزن به ترتیب قد در دو صف طویل حرکت میکنند و در بین آنها افرادی نوحه میخوانند و طبل یا دهل میزنند. سپس سینهزنها در پشت این صف حرکت میکنند.
تعزیه
در تعزیه بازیگران واقعه کربلا را به شکل نمایش بازی میکنند.
عَلم
عَلم یا جریده یکی از وسیلههای نمادین بکار رفته در آیین سوگواری عاشورا در میان شیعیان است. این وسیله معمولاً چوبی بلندی به ارتفاع پنج شش متر که سر آن پنجهای برنجین میگذارند و پارچههای رنگین قیمتی به چوب میبندند. علم از فلز ساخته شده، توسط علم دار حمل میشود. در مناطقی از ایران مردم اعتقاد دارند که برخی از علمها، که با نام علم جوش شناخته میشوند، اصطلاحا میجوشند.. در تصویر ضمیمه، که در روستای الهرد منطقه ارسباران گرفته شده است، دو علم در میان دایره عزادارن دیده میشوند. یکی از علمها ساکن است و دیگری در حالت افقی قرار گرفته و علمدار را میکشد.
نخل
نخل تابوت بزرگ و بلندی است که در روز عاشورا به عنوان تابوت امام حسین حرکت داده میشود.
عزاداریهای محلی در ایران
آئین سقاخانه: در بروجرد، برخی خانوادهها یک اتاق منزل خود را سیاهپوش میکنند و در شبهای دهه محرم، از عزاداران پذیرائی میکنند. سقاخانههای هر کوی، با نصب پرچم و چراغ و بازگذاشتن درب منزل مشخص میشوند.
چکچکو: نوعی عزاداری شبیه به سینه زنی است که در آن از دو قطعه چوب یا سنگ استفاده میشود. چک چکو در استهبان استان فارس رایج است.
خره مالی در استانهای ناحیه زاگرس و شهرهای مختلف از جمله خرمآباد، بروجرد و بیجار
علم بندان در ماسوله - تصاویر
طوق بندان (علم بندان) در شاهرود
یاعباس یاعباس در شاهرود
وای عباس در مراغه
کرب زنی در لاهیجان
طشت گذاری در آذربایجان، زنجان، آستارا و تالش
علمگردانی در هزاوه
کاروان هلال غم در زواره
شامگاه خدام (شمع و چراغ) در شاهرود
سنگ زنی در تهران قدیم
قفل آجین در تهران قدیم و زنجان
شمع آجین در تهران قدیم
سنج و دمام در خوزستان، بوشهر و هرمزگان
نخل برداری (نخل گردانی) در استان یزد
شاخ به شاخ در روستاهای استان یزد
عزاداری در کشورهای دیگر
عراق
مشق شمشیر
مشعل گردانی
هند
بر خلاف باور عموم، محرم یک روز خاص نیست بلکه نام یک ماه هست. این ماه یکی از چهار ماه مقدس است. سه مورد دیگر، ذی القعده، ذی الحجه و رجب میباشند.
خداوند جهان را و آسمان و زمین را در این ماه پر برکت خلق کرد. جدا از واقعهٔ غم انگیز کربلا، این ماه در تاریخ اسلامی، با بسیاری از رویدادهای فرخنده و قابل توجه در ارتباط است
خداوند حضرت آدم را در این ماه خلق کرده و توبهٔ اورا قبول نموده و او را مورد عفو قرار داده است. کشتی نوح چندین قرن پیش در همچنین زمانی با موفقیت در کوه جودی لنگر انداخت. همچنین این اعتقاد بین مسلمانان وجود دارد که در این ماه خداوند حضرت ابراهیم را از آتش نمرود حفظ کرد و حضرت موسی و یارانش را از خشم فرعون و تعقیب همراهانش در امان نگه داشت.
در واقع، شهادت امام حسین، ادامهای است برای بحث جانشینی حضرت پیامبر. همه فرقههای اهل سنت بر این باورند که پیامبر به صراحت نام هر جانشین را نگفتهاند، در حالی که شیعیان آن را رد میکنند و بر این باورند که او نام جانشین را اعلام کرده که حضرت علی بود.
شیعه و اهل سنت - این حادثهٔ غم انگیز، جامعه اسلامی را برای همیشه به دو فرقه تقسیم کرده است. شیعیان علی، حسن و حسین را ائمه و خلفای بر حق در نظر میگیرند و علناً به خاطر قتل وحشیانه آنها سوگواری میکنند. مسلمانان سنی نیز بزرگداشتی به خاطر شهادت امام حسین دارند، اما به شیوه نمایشی کمتر، به جای آن بیشتر بر جنبههای معنوی آن تمرکز میکنند.
محرم
محرم یک تعطیلی رسمی در هند هست که شروع سال اسلامی ست. این روز برای بسیاری از کارمندان تعطیل میباشد. بعضی از مردم شروع سال جدید اسلامی را با آتش بازی جشن میگیرند.
بعضی از مردم همچنین در روزهای نهم و دهم، یا دهم و یازدهم ماه محرم، روزه میگیرند.{طبق گفتههای یک کارشناس ارشد در رشتهٔ آموزههای اسلامی در هند (از فرقهٔ اهل حدیث), اهل سنت روز هشتم و نهم محرم را روزه میگیرند زیرا دستوریست که از سوی پیامبر داده شده. ماجرا از این قرار است که یهودیان روزه بودند. وقتی پیامبر علت را جویا میشوند، میگویند به خاطر رهایی حضرت موسی از فرعون، ما با روزه گرفتن این مناسبت را جشن میگیریم. سپس پیامبر (ص) امر میفرمایند که ما مسلمانها باید روزه بگیریم نه آنها. پس علیه آنها روزه بگیرید. یهودیان یک روز روزه میشوند و اهل تسنن دو روز}
آنها ممکن است جلسات مخصوص دعا در منازل یا مساجد داشته باشند. همهٔ مسلمانان این مراسم را اجرا نمیکنند و در این مناسبت رفتار مشابه ندارند. بعضی از مسلمانان ماه محرم را به خاطر جنگ و حادثهٔ کربلا، ماه عزاداری میدانند.
پولیکالی که با نام رقص ببر هم معروف میباشد، گوشهای از مراسم محرم در ایالت کرالا ست. بعضی از مسلمانها بدنشان را به شکل ببر نقاشی میکنند و ماسک میزنند و در خیابان رژه میروند، میخوانند و میرقصند و حرکات ببر را تقلید میکنند. آنها با این کار میخواهند به صورت خیالی، تصویری از شجاعت امام حسین را به نمایش بگذارند! {به نظر میرسد منظور اعتقاد به این واقعه باشد که حتی حیوانات عزادار حادثهٔ کربلا بودند. در شهرستان مهریز یزد شاهد گونهای از این عزاداری هستیم که مردی در جلد شیر فرو میرود و با ماشین دور تا دور حسینیه چرخانده میشود در حالی که کاه بر سر میپاشد. باید در نظر گرفت واژهٔ رقص الزاماً به معنای آیینی برای شادمانی نیست}.
رویدادهای دیگر که در ده روز اول محرم رخ میدهند عبارتند از:
رژه همراه ماکتی از آرامگاه امام حسین گردهمایی که در آن مردان جوان برای سوگواری، خودرا با زنجیر و چوب میزنند {مراسم سینه زنی، زنجیر زنی و قمه زنی شیعیان} پخش کردن خوراکی بین فقیران وعدههای خوراکی در مساجد و مراکز اجتماعی {نذری} نمایش آتش بازی
بعضی از این رویدادها در جهان اسلام مورد بحث است. محرم {ممکن است منظور روز عاشورا باشد. چون در تقویم هند تعطیل است اما مردم برای روز عاشورا نیز از واژهٔ محرم استفاده میکنند}, عمدتاً یک تعطیلی اسلامیست اما مردم از سایر ادیان نیز ممکن است در این مراسم شرکت کنند و یا شاهد فعالیتها باشند.
روز اول محرم در هند تعطیلی رسمی ست بنابرین ادارات دولتی، دفاتر پست و بانکها تعطیل هستند. ممکن است مغازهها و کار و بار و سایر نهادهای اسلامی، تعطیل باشند یا ساعات کار را کاهش دهند. مردمی که مایل به استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی هستند ممکن است نیاز باشد که جدول زمانی را با مسئولان محلی هماهنگ کنند. نماز جماعت و مراسم دعا، رژه و راهپیمایی در این روز ممکن است باعث ترافیک شدید خصوصاً در مناطق مسلمان نشین شود.
در میان شیعیان هند مراسمی معمول است که ممکن است در نواحی مختلف، جزئیاتی متفاوت داشته باشند. به محض ظاهر شدن ماه جدید، مردم هر سال در مکانهای دائمی (که در جنوب هند به عاشور خانه معروف است) گرد هم میآیند. آنها بعد از خوردن شربت (نوشیدنی شیرین و خنک), یا برنج {منظور نذری ست} با نام حسین فاتحه میخوانند. نوشیدنی خنک به معنای یادآوری مومنان از تشنگی وحشتناک حسین و خانواده و همراهانش هست که رنج بردهاند. بعد خوراک و نوشیدنی بین مردم خصوصاً فقرا پخش میشود. در بعضی مکانها هر روز غروب مردم گودالی حفر میکنند و درونش آتش روشن میکنند و دورش با چوب یا شمشیر حفاظ میسازند. یا دورتا دور این گودال میدوند و فریاد میزنند
عاشور خانه معمولاً با پارچههای سیاهی که روی آن آیات قرآن نوشته شده تزئین میشود. درون عاشور خانه تابوتها و سازههای چوبی قرار دارد که با ورقهای نقرهای، کاغذهای رنگی و زرق و برق دار پوشش داده شده. آنها با تخیل و احساس هنری ساخته شده است و به منظور نشان دادن آرامگاه حسین، در دشت کربلا، و یا مقبره پیامبر در مدینه و یا حتی تاج محل در اگرا بنا شده. در کنار آنها وسایل جنگی قرار دارد که متصور هستند امام حسین در کربلا از آنها استفاده کردند. مثل عمامه (از طلا)، یک شمشیر، سپر، تیر و کمان
همچنین تعدادی علم یا علامت در اشکال گوناگون وجود دارد که هر کدام معنی مخصوص خود را دارند. اغلب علمها شکل یک دست را در راس خود دارند. این علامت از آنجایی محبوب است که به پنج تن از اعضای خانوادهٔ پیامبر اشاره دارد: محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین
به یاد کربلا
هر روز عصر مردم در عاشور خانه یا منازل خود گرد هم میآیند. این مجالس، یادآور قدم به قدم وقایع کربلاست. از زمانی که امام حسین دعوت کوفیان را دریافت کرد تا زمانی که شهید شد. ذاکر خطابهای را برای اعضای مجلس میخواند و مرثیه گوها اشعاری را که حوادث کربلا را به یاد میآورد، قراعت میکنند. این وقایع به طور هنرمندانهای بی رحمی یزیدیان که امام حسین، خانواده و همراهانش را کشتند روایت میکنند. این مراثی شامل نوحه (اشعار درد و رنج) همراه با سوز خوانده میشوند تا احساسات شنوندگان را برای ندبه و گریه تحریک کنند. مومنان از جا بر میخیزند و با اندوه سینه میزنند و فریاد میزنند: یا حسن، یا حسین. در عین حال یزید، خلیفهای که باعث کشته شدن امام حسین شد، نفرین میشود.
دستهها و مراسم دیگر
از هفتم تا دهم محرم مراسمی برگزار میشود که در بزرگداشت پسر امام حسن، قاسم هست. قاسم، در حالی به شهادت رسید که تازه داماد بود. همراه با هیئتی که در صفوف منظم میروند، اسب سفیدی (دلدل یا ذوالجناح) میرود که نشانهٔ مرکب امام حسین هست. یا اشاره به اسب عروس قاسم دارد. قاسم دقیقاً قبل از حادثهٔ کربلا با دختر امام حسین (فاطمه صغرا) ازدواج کرده بود. به خاطر همین مردم مکرراً فریاد میزنند:عروس! داماد! عروس! داماد!
در روز هشتم نیزهای به حرکت در میآید در حالی که سر امام حسین را حمل میکند. این کاراشاره به واقعهای دارد که به دستور یزید سرها را بر نیزه کردند.
به علاوه تابوتهایی از امام حسن، امام حسین و قاسم حمل میشوند. تمام مدت مردم سینه میزنند و میگویند: حسن! حسین! بعضی مواقع این کار متوقف میشود و گروهی از مردان و پسران با نیم تنهٔ برهنه و با دستههای تیغ خودشان را میزنند که خون از پشتشان جریان میابد {قمه زنی} یا گروهی بزرگ تشکیل میشود که در حالی که به شدت بر سر و سینه میکوبند، همراه هم داد میزنند: یا حسن! یا حسین!
رسم است که تابوتها و علمهای سبز (علامتهای ارتش امام حسین، تزئین شده با نقره، طلا و برنج) در صفوف منظم توسط مردان پابرهنه که سینه میزنند، مرثیه میخوانند و گاهی اوقات برای ابراز غم و اندوه خود، خودزنی میکنند، حمل میشوند. این پروسه در طول ماه محرم ادامه دارد و در روز دهم ماه، که روز عاشورا نام دارد، به اوج خود میرسد.
روز دهم، عاشوراست. در این روز تابوتها را در آب میاندازند یا در گودالی که به این منظور و به نام کربلا حفر کردهاند، به صورت دسته جمعی دفن میکنند. در غروب دوازدهم مردم تمام شب را بیدار میمانند و برای بزرگداشت امام حسین قرآن و مرثیه میخوانند.
روز آخر مقداری خوراکی تهیه میشود و بعد از خواندن فاتحه آن را به فقرا میدهند. با این امور خیر، مراسم محرم پایان میابد.
نقدهای دروندینی
سید علی اصغر غروی: شیعیان به جای بزرگداشت این قیام و پرداختن به علل، نتایج، دستاوردها و نقش تاریخ ساز آن، بیشتر به حواشی ماجرا میپردازند، و در این میان، سخنرانان نیز بیتقصیر نیستند، قصهگویانی که از قرآن و نهج البلاغه اطلاع کمی دارند، یا اصلاً اطلاعی ندارند، و کمتر از آنها نقل میکنند، و این فرصت مغتنم را برای معرفی حقیقت دین به مردم از دست میدهند. بیش از نیمی از زمان هر مراسم، صرف عزاداری میشود! داستانهای بسیاری در مورد گلوی بریدة حسین، دستان بریده و فرق شکافتة ابوالفضل، گلوی شکافتة علی اصغر و جوانی علی اکبر تعریف میشود، اما افسوس و صد افسوس که هیچ کس نمیگوید اینها همه برای چه بود! نمیگویند چون یزید ظالم بود و حسین بن علی میخواست احقاق حق کند، آن اتفاقات روی داد! چطور ممکن است جامعهای ادعاء حب حسین داشته باشد ولی از اخلاق حسین و نوع دینداری او بیخبر باشد؟! اگر قبول داریم حسین بر حق بوده، پس مشکل در عدم شناخت صحیح حق و ناحق است! آن هم حق و ناحق امروز، نه ۱۴۰۰ سال پیش، که معما چو حل گشت آسان شود میپنداریم که در مصیبت حسین گریه میکنیم، ولی در اصل به حال خودمان میگرییم و این داستان تکراری عزاداریهای ما در طول تاریخ بوده است! چون اساساً اکثر ما حق و باطل را نمیشناسیم یا اگر شناختیم منافعمان ما را وادار به سکوت میکند.
مقتلالحسین
مقتل در لغت به معنی محل قتل و در اصطلاح به گزارشات به قتل رسیدن امامان اشاره دارد. در میان مقتل ها مقتل امام سوم شیعیان از همه مهم تر و بیشتر مورد توجه است.
مقتل الحسین نام دستهای از کتب است، که وقایع کربلا و کُشتهشدن حسین بن علی در آن شرح داده شدهاست.
منابع دست اول
منابع دست اول نبرد کربلا به دو دسته کلی تقسیم میشود. دسته اول احادیث و بیانات اهل بیت است که در بخش عمده آن در کتب حدیث گرد آمدهاست. دسته دوم گزارشهای تاریخی برگرفته از روایات حاضران در حادثهاست.
از مقاتل دسته دوم به طور خاص مقتل ابومخنف نوشته ابومخنف(ف. ۱۵۷ هجری قمری) به طور تقریباً کامل از دو طریق کتاب تاریخ طبری و کتاب الارشاد شیخ مفید در دسترس میباشد. از سایر گزارشهای تاریخی جز اندکی در خلال کتابهای تاریخ چیزی در دسترس نیست.
منابع دست دوم
منابع دست دوم مبتنی بر گزارشهای منابع دست اول است. این منابع در زمانی تهیه شدهاست که به علت فاصله تاریخی امکان دسترسی به روایات شاهدان واقعه میسر نبودهاست.
فهرستی از مهمترین منابع دست دوم به شرح ذیل است:
طبقات الکبری، ابن سعد (متوفی ۲۳۰)
انساب الاشراف، بلاذری (متوفی ۲۷۹)
اخبار الطوال، دینوری (متوفی ۲۸۳)
تاریخ طبری (متوفی ۳۱۰)
الفتوح، ابن اعثم کوفی (متوفی حدود ۳۱۴)
مقاتل الطالبیین، ابوالفرج اصفهانی (متوفی ۳۵۶)
معجم الکبیر طبرانی (متوفی ۳۶۰)
شرح الأخبار، قاضی نعمان (متوفی ۳۶۳)
کامل الزیارات، ابن قولویه (متوفی ۳۶۸)
امالی شیخ صدوق (متوفی ۳۸۱)
ارشاد، شیخ مفید (متوفی ۴۱۳)
روضة الواعظین، ابن فتال نیشابوری (متوفی ۵۰۸)
اعلام الوری، طبرسی (متوفی ۵۴۸)
مقتل الحسین خوارزمی (متوفی ۵۶۸)
تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر (متوفی ۵۷۱)
مناقب ابن شهر آشوب (متوفی ۵۸۸)
الکامل فی التاریخ، ابن اثیر (متوفی ۶۳۰)
مثیر الأحزان، ابن نما (متوفی ۶۴۵)
تذکرة الخواص، سبط ابن جوزی (متوفی ۶۵۳)
اللهوف علی قتلی المطفوف (لهوف) سید بن طاووس (متوفی ۶۶۴)
کشف الغمة، اربلی (متوفی ۶۹۲)
سیر اعلام النبلاء، ذهبی (متوفی ۷۴۸)
در میان منابع دست دوم اللهوف علی قتلی الطفوف نوشته دانشمند شیعه سید پسر طاووس (ف. ۶۶۴ هجری قمری) جایگاهی ممتاز داراست.
چنانکه مرتضی مطهری در کتاب حماسه حسینی مینویسد نبرد کربلا در برخی از منابع بخصوص کتابهایی که برای مجالس روضه و عزا نوشته شده به شدت دچار تحریف شدهاست نظیر روضه الشهدا اثر حسین کاشفی(ف. ۹۱۰ هجری قمری)، محرق القلوب اثر مهدی نراقی و اسرار الشهادة اثر فاضل دربندی.
منابع متأخر
منابع متأخر کتابهایی هستند که در سده اخیر به بررسی و گزارش واقعه کربلا پرداختهاند. اکثر این کتابها از دو جهت با منابع تاریخی دست اول و دست دوم متافئت هستند. نخست آنکه با ورود تحریفات فراوان بخصوص در چند قرن اخیر در بیان حوادث نبرد کربلا، این کتابها تلاش داشتهاند که واقعیت تاریخی بدون تحریف را ارائه کنند. دوم آنکه عمدتاً دربردارنده تحلیلهای اعتقادی، سیاسی و اجتماعی هستند و به عبارت دیگر بیشتر تاریخ تحلیلی هستند و نه صرفاً تاریخ نقلی.
نفس المهموم نوشته شیخ عباس قمی
حماسه حسینی نوشته مرتضی مطهری
لمعات الحسین علیهالسلام تالیف علامهآیتالله حاج سیّدمحمّدحسین حسینی طهرانی، حاوی برخی از خطبهها و موعظههای امام حسین علیهالسلام است که با ذکر مدارک معتبر نقل شده.
کتابشناسی اندیشه سیاسی عاشورا
ابوالقاسم سحاب، زندگانی حضرت ابیعبدالله الحسین سیدالشهداء (ع)، انتشارات کتاب سحاب، چاپ سوم، تهران ۱۳۷۴
فتح خون نوشته مرتضی آوینی
پس از پنجاه سال سید جعفر شهیدی
انوار الشهاده ، محمدحسین یزدی متوفای 1297ق
حسین بن علی و نبرد کربلا از دیدگاه علمای اهل سنت
حسین بن علی که نوه پیامبر اسلام و فرزند علی بن ابیطالب میباشد به نقل دانشمندان و محدثان مذهب سنی به صفات مختلف یاد شدهاست. احمد بن حنبل در روایتی از محمد پیامبر اسلام، حسین بن علی را آقای جوانان بهشت معرفی میکند. علاءالدین متقی هندی در کنز العمال آوردهاست: حسین بن علی زمینه ساز دوستی خدا و پیامبرش معرفی شدهاست و جایگاه جاودانش در بهشت خواهد بود. ابن صباغ مالکی از راویان و دانشمندان مذهب سنی در رابطه با حسین بن علی روایت کردهاست: هنگامی که حسین بن علی به نماز میایستاد رنگش زرد میشد. ابن تیمیه فقیه و متکلم مسلمان دوره حمله مغول قاتلین حسین بن علی را لعنت میکند. ابن خلدون از حسین بن علی به عنوان صحابی مجتهد یاد میکند و او را شایسته رهبری برای قیام علیه یزید بر میشمرد.
11:24 pm
ادبیات
ادب یا ادبیات ، عبارت است از آنگونه سخنانی که از حدّ سخنان عادی، برتر و والاتر بوده است و مردم، آن سخنان را در میان خود، ضبط و نقل کردهاند و از خواندن و شنیدن آنها دگرگون گشته و احساس غم، شادی یا لذّت کردهاند.در باور همگانی ادبیات یک تیره یا ملت برای نمونه مجموعه متنهایی است که آثار ماندگار و برجسته پیشینیان آن تیره و ملت را تشکیل میدهند. یکی از طبقهبندیهای مشهور و پرکاربرد متنهای ادبی، طبقهبندی دوگانهایست که بر اساس آن متنها به دو گونهی اصلی شعر و نثر تقسیم میشوند. این طبقهبندی سنت دیرینهای در زبان فارسی و ادبیات جهان دارد. سخنوران و فیلسوفان از دیرباز در پی پررنگ کردن خط ظریف میان این دو و ارایه تعریفی فراگیر و تمیزدهنده از شعر و نثر بودهاند.

تعریف ادبیات
ادب واژهای است معرب از فارسی.این واژه از دیدگاه واژهشناسان به معنی ظرف و حسن تناول آمدهاست.برخی نیز در فارسی، ادب را به معنی فرهنگ ترجمه کردهاند و گفتهاند که ادب یا فرهنگ همان دانش است. به از دیگر معانی واژهٔ ادب میتوان به هنر، حسن معاشرت، شیوهٔ پسندیده، با سخن اشاره کرد؛ اما ادب در اصطلاح، نام دانشی است که قدما آن را شامل این علوم دانستهاند: لغت، صرف، نحو، معانی، بیان، بدیع، عروض، قافیه، قوانین خط، قوانین قرائت که بعضی اشتقاق و انشاء راهم بدانها افزودهاند.البته دیدگاه ادبای قدیم دربارهٔ معنی اصطلاحی «ادب» کمی مختلف است. بعضی آن را فضیلت اخلاقی، برخی پرهیز از انواع خطاهاو برخی آن را مانند فرشتهای دانستهاند که صاحبش را از ناشایستیها باز میدارد.
اما علم ادب (ادبیات) یا سخنسنجی یا در دیدگاه پیشینیان اشاره داشتهاست به دانش آشنایی با نظم و نثر از جهت درستی و نادرستی و خوبی و بدی و مراتب آن.اما برخی ادیب را کسی میدانستند که عالم بر علوم نحو، لغت، صرف، معنی، بیان، عروض، قافیه و فروع باشد و برخی خط، قرضالشعر، انشا، محاضره و تاریخ را هم جزو آنها دانستهاند.
جرجی زیدان در این باره مینویسد:
«علم ادب در اصطلاح علمای ادبیت مشتمل بر اکثر علوم ادبیه است از قبیل: نحو، لغت، تصریف، عروض، قوافی، صنعت شعر، تاریخ و انساب. و ادیب کسی است که دارای تمام این علوم یا یکی از آنها باشد و فرق مابین ادیب و عالِم آن است که ادیب از هر چیزی بهتر و خوبترش را انتخاب مینماید و عالم تنها یک مقصد را گرفته در آن مهارت مییابد.»
مردم غالباً بین ادبیات و آثار مکتوب دیگر تفاوت قائل میشوند. اصطلاحات «تخیل ادبی» و «شایستگی ادبی» غالباً به منظور تشخیص آثار ادبی از یکدیگر مورد استفاده قرار میگیرند. مثلاً تقریباً تمام انسانهای باسواد دنیا آثار چارلز دیکنز را در زمرهٔ «ادبیات» تلقی میکنند در حالی که برخی از منتقدین، آثار جفری آرچر را شایستهٔ گنجانده شدن تحت عنوان «ادبیات انگلیسی» نمیدانند. گاهی اوقات ممکن است منتقدان برخی از آثار را به دلایلی همچون سطح پایین دستور زبان و نحو، داشتن خط داستانی باورنکردنی یا گسیخته و یا داشتن شخصیتهای متناقض یا غیرقابلباور از زمرهٔ آثار ادبی حذف کنند. اما باید گفت که مفهوم واژهٔ ادب و ادبیات نیز همانند همهٔ پدیدههای دیگر در طول زمان یکسان نمانده و دستخوش تحول گردیده است. بیشتر اقوام قدیم جهان، همچون یونیان، ادب را فقط به معنی و مفهوم شعر به کار میبردهاند و علوم ادبی، نزد آنها علم شعر بوده است و بس.
تاریخچه
یکی از کهنترین آثار ادبی شناخته شده در جهان، حماسهٔ گیلگمش است. بسیاری از پژوهشگران، گیلگمش را نخستین حماسه بشری میدانند.این اثر ادبی که تاریخ نگارش آن را سال ۲۷۰۰ پیش از میلاد میدانند موضوعاتی چون قهرمانی، دوستی، شکست و جستجو به دنبال زندگی ابدی را شامل میشود. در هر دورهٔ تاریخی یکی از گونههای ادبیات برجسته میشود. نخستین آثار ادبی بیشتر دارای جنبههای پیدا و پنهان مذهبیاند و ریشهٔ تعلیمی نیز همین منابع هستند. سرشت نامتعارف آثار رمانتیک پس از قرون وسطی رشد پیدا کرد در حالی که عصر روشنگری باعث بروز حماسههای ملی و آثار فلسفی شد. رمانتیسم بر ادبیات عامیانه و مسائل عاطفی تأکید میکرد و به این گونه بود که در سده ۱۹ میلادی راه را برای ظهور رئالیسم و ناتورالیسم که در پی کشف مصادیق واقعیت بودند باز کرد. سده ۲۰ میلادی نیاز به سمبولیسم یا بینش روانی در توصیف و توسعه شخصیت را با خود آورد.
بخشبندی ادبیات بر پایهٔ شیوهٔ بیان
ادبیات را از دیدگاه شیوهٔ بیان و شکل ظاهری میتوان به دو دستهٔ کلی نظم و نثر تقسیم کرد، که هر کدام از آنها شامل بخشهای کوچکتری هستند.
شعر (سروده)
شعر، چامه یا چکامه، بر پایهٔ دیدگاههای سنتی، سخنی است موزون و خیالانگیز که دارای قافیه است، اگر چه برخی، قافیه را از شرایط شعر نمیدانند. نگارش شعر به صنایع و آرایههای ادبی متکی است. صنایعی چون تشبیه، مراعات نظیر و استعاره و...؛ وزن اشعار ممکن است شامل الگویی از تکیهها (وزن تکیهای) یا الگویی از هجاهای ناهمطول بوده (وزن عروضی) یا از قافیه استفاده نکند. توصیفناپذیری شعر در ذات آن قرار دارد و به سختی میتوان تعریفی جامع برای آن یافت، به ویژه آنکه با دگرگونیهای شعر و سبک سرایش در گذر زمان، تعاریف سنتی دیگر کاربرد گذشتهٔ خود را ندارند و جوامع، تعاریف مدرنتری از مقولههای گوناگون هنر و ادبیات ارایه دادهاند.
سرایش شعر، سابقهای طولانی نزد انسانها دارد و یکی از کهنترین گونههای ادبی در جهان به شمار میرود: نخستین نمونههای ادبی شناختهشده حماسهٔ سومری گیلگمش (۲۷۰۰ پیش از میلاد)، بخشهایی از انجیل، آثار به جا مانده از هومر (مانند ایلیاد و اودیسه) و حماسههای هندی رامایانا و مهابهاراتا هستند.
نثر (نوشتار)
نثر نوعی نگارش است که به هیچ گونه ساختار شکلی (به جز دستور زبان ساده) پایبند نیست؛ در متون منثور، اجباری در زیبا گفتن یا استفاده از واژگان زیبا وجود ندارد. با این حال نثر را نیز میتوان به شکل زیبا نوشت، اما در این گونهٔ ادبی از شکل ظاهری واژهها (وزن یا واجآرایی) استفادهٔ کمتری میشود و به جای آنها از سبک، جایگذاری یا گنجاندن تصویر سود برده میشود. با این وجود نمیتوان به دقت تمایز نثر با شعر را مشخص کرد. برای مثال در سجع که خود نوعی نثر است، در پایان دو جمله که به دنبال هم میآیند باید دو واژهٔ یکسان یا هموزن آورده شود. این حالت، نوعی وزن و زیبایی شاعرانه به متن منثور میدهد.
انواع ادبی
از دیدگاه مفهوم و پیام درونی ادبیات را به چهار دستهٔ کلی تقسیم میکنند:
حماسی
غنایی
نمایشی
تعلیمی
دیگر انواع ادبی عبارتاند از: ادبیات روایی و داستانی، ادبیات اسطورهای، ادبیات نمادین، ادبیات طنز، ادبیات فولکلور و عامیانه، مفاخره، مناظره و...
داستان
داستان روایی (نثر روایی) غالباً از نثر برای بیان رمان، داستان کوتاه، رمان تصویری و امثال آن استفاده میکند. نمونههای منفرد این نوع داستان در طول تاریح وجود داشتهاند اما تنها در سدههای اخیر به شکل منظم و مجزا نوشته شدند. برای دستهبندی داستانهای منثور غالباً از اندازهٔ آنها استفاده میکنند. هر چند که این محدودهها دلخواه است اما قراردادهای نشر مدرن محدودههای زیر را تعیین کردهاند:
داستان کوتاه نوعی داستان منثور است که بین ۱۰۰۰ تا ۲۰،۰۰۰ واژه در بر دارد (اما معمولاً بالای ۵۰۰۰ واژه دارد). این نوع داستان ممکن است دارای ساخت روایی نباشد.
داستانک
رمان کوتاه (نوولا) داستانی است که بین ۲۰،۰۰۰ تا ۵۰،۰۰۰ واژه را در بر داشته باشد.
رمان نوعی داستان است که بیش از ۵۰،۰۰۰ واژه دارد.
رمان
رمان، داستان بلندی است که به صورت نثر نوشته میشود. شکل آن نیز از ابداعات سدههای اخیر است. داستان منثور ایسلندی به نام ساگاس که گفته میشود در سدهٔ ۱۱ میلادی نوشته شده، در مرز بین یک اثر سنتی منظوم حماسی- ملی و یک رمان روانشناسی مدرن قرار دارد. به جرئت میتوان گفت که سروانتس اسپانیایی اولین کسی بود که در اروپا دست به نگارش یک رمان تأثیرگذار به نام دون کیشوت زد. اولین بخش این داستان در سال ۱۶۰۵ و دومین بخش آن در سال ۱۶۱۵ منتشر شد. مجموعههای داستانی قدیمیتر دیگری مانند هزار و یک شب، دکامرون اثر جیووانی بوکاچیو و داستانهای کانتربری اثر چاسر شکل مشابهی دارند و اگر امروز نوشته میشدند، میشد آنها را در دستهٔ رمان قرار داد. دیگر داستانهایی که در دوران کلاسیک ادبیات آسیا و عرب نوشته شدهاند را بیش از آن که ما فکر کنیم میتوان در دستهٔ رمان قرار داد. برای مثال آثاری چون داستان گِنجی (ژاپنی) اثر بانو موراساکی، داستان عربی حی بن یقظان اثر ابن طفیل، داستان عربی تئولوگوس آتودیداکتوس اثر ابن نفیس و داستان چینی افسانه سه پادشاه اثر لو گوانژونگ.
همهٔ رمانها در اروپا در ابتدا جزو آثار مهم ادبی تلقی نشدند. دلیل آن شاید این بود که نگارش نثر صرف، آسان و غیر مهم مینمود. با این حال، امروزه مشخص شدهاست که نگارش نثر بدون توجه به آرایههای شاعرانه میتواند لذت هنری در فرد ایجاد کند. به علاوه نویسندگان آزاد به این باور رسیده بودند که درگیر نشدن با ساختارهای نظم باعث ایجاد طرح داستانی پیچیدهتر و یا دقیقتری نسبت به گونههای دیگر ادبی حتی شعر روایی میشود. این آزادی به نویسنده این امکان را میدهد که به سبکهای ادبی و نمایشی دیگر – حتی شعر – در محدودهٔ یک رمان بپردازد.
آثار منثور دیگر
نوشتههای فلسفی، تاریخی، روزنامهای، حقوقی و علمی از گذشته جزو ادبیات به شمار میآمدند. این گونه آثار شامل برخی از کهنترین آثار منثور موجود هستند؛ رمانها و داستانهای منثور نام «داستان» را به خود گرفتند تا از آثار دیگری که معرف واقعیات بودند و اثر «غیرداستان» نامیده میشدند مشخص شوند. آثار غیرداستانی از گذشتههای دور به شکل منثور نوشته میشدند.
جنبهٔ ادبی نوشتههای علمی در طول دو سدهٔ گذشته رو به کاهش گذاشت زیرا پیشرفت و تخصصیتر شدن علوم باعث شدند که پژوهشهای علمی برای بسیاری از مخاطبان غیرقابل درک شوند؛ امروزه علم را در ژورنالهای علمی میتوان یافت. آثار علمی اقلیدس، ارسطو، کوپرنیک و نیوتون امروز هم از اعتبار زیادی برخوردارند؛ اما به دلیل آنکه دانش موجود در آنها تا حد زیادی منسوخ شدهاست دیگر نمیتوان از آنها برای تعالیم علمی سود برد. با این حال این آثار آن قدر هم فنی هستند که نمیتوان آنها را در برنامههای درسی ادبی گنجاند. تنها در برنامههای درسی مانند «تاریخ علم» است که میتوان دانشجویانی را یافت که این آثار را مطالعه کنند. بسیاری از کتبی که به «عمومی ساختن» دانش میپردازند نیز امروزه شایستهٔ دریافت عنوان «ادبیات» هستند.
فلسفه نیز تا حد زیادی به یک رشتهٔ دانشگاهی تبدیل شدهاست. بسیاری از فلسفهدانان از این وضع ابراز نارضایتی میکنند؛ با وجود این بسیاری از آثار فلسفی در ژورنالهای آکادمیک چاپ میشوند. فیلسوفان بزرگ تاریخ مانند افلاطون، ارسطو، آگوستین، دکارت و نیچه رسماً نویسنده تلقی میشدند. برخی از آثار فلسفی امروزی نیز مانند آثار سیمون بلکبرن را جزو «ادبیات» تلقی میکنند اما بسیاری از دیگر آثار را نمیتوان در این رده طبقهبندی کرد. برخی از مباحث همچون منطق به قدری فنی شدهاند که میتوان آنها را با ریاضیات مقایسه کرد.
بخش عمدهای از آثار تاریخی را هنوز میتوان جزو ادبیات به شمار آورد، به خصوص بخشی که آن را به نام گونه اثر غیرداستانی خلاقانه میدانند. همچنین بخش اعظم آثار روزنامهنگاری مانند روزنامهنگاری ادبی نیز چنین است. با این حال این بخش نیز به شدت بزرگ شده و غالباً با هدف سودمندگرایی نوشته میشود: مانند ضبط دادهها یا هدایت سریع اطلاعات. به همین دلیل آثاری که در این زمینهها نوشته میشوند غالباً فاقد خصوصیت ادبی هستند اما برخی از آنها هنوز هم این قابلیت را دارند. بزرگترین تاریخنگاران ادبی هرودوت، توسیدید و پروکپیوس بودهاند که همگی جزو ادبای جهانی به شمار میروند.
حقوق، وضعیت بغرنجتری دارد. برخی از آثار افلاطون و ارسطو یا حتی بخشهایی از انجیل را میتوان به عنوان ادبیات حقوقی (یا قوانین ادبی) دستهبندی کرد. شاید قوانین حمورابی در بابل نیز شامل این دستهبندی شوند. قانون مدنی روم که تحت حاکمیت ژوستنین اول از امپراتوری بیزانس تدوین شد، به عنوان یک اثر ادبی شهرت یافت. اسناد تأسیس بسیاری از حکومتها همچون قانون اساسی ایالات متحده را میتوان جزو ادبیات به شمار آورد؛ هر چند که امروزه متون قانونی، کمتر دارای ارزشهای ادبی هستند.
متون طراحی بازیهای رایانهای هیچگاه توسط بازیکنان قابل مشاهده نیستند و تنها تولیدکنندگان یا ناشران این بازیها میتوانند این متون را دیده و از آنها برای درک، تجسم و حفظ ثبات در هنگام همکاری در ساخت یک بازی استفاده کنند. مخاطب اینگونه آثار معمولاً بسیار کم است. بسیاری از متون بازیها دارای داستانهای عمیق و دنیاهای دقیقی هستند که باعث میشوند که این آثار تبدیل به یک گونهٔ ادبی پنهان شوند.
در نتیجه با تخصصیتر شدن و تکثر بسیاری از این رشتهها دیگر نمیتوان آثار تولید شده در حوزههای این علوم را جزو ادبیات به شمار آورد. شاید بتوان گاهی آنها را جزو «ادبیات ادبی» دستهبندی کرد؛ خیلی وقتها این رشتهها آثاری تولید میکنند که میتوان بر آنها عناوین «ادبیات فنی» یا «ادبیات حرفهای» نهاد.
نمایشنامه
نمایشنامه، معرفِ نوع دیگری از قالبهای ادبی کلاسیک است که در طول سالهای متمادی متحول شده. این نوع اثر ادبی غالباً شامل گفتوگو بین شخصیتها است و به جای خواندهشدن بیشتر تکیه بر اجرای نمایشی دارد. اپرا در طول سدههای هجده و نوزده میلادی به عنوان ترکیبی از شعر، نمایش و موسیقی رشد یافت. در آن زمان تقریباً تمام نمایشنامهها منظوم بودند. شکسپیر را میتوان یکی از برجستهترین نمایشنامهنویسان جهان دانست. برای نمونه رومئو و ژولیت نمایشنامهای کلاسیک است که عموماً یک اثر ادبی شناخته میشود.
نمایشنامههای یونانی نمونههای اولین گونههای نمایشی در طول تاریخ هستند که ما به آنها دسترسی داریم. تراژدی به عنوان یک گونه نمایشی از جشنوارههای مذهبی و مدنی سرچشمه گرفت و معمولاً برای نمایش تمهای تاریخی یا افسانهای به کار برده میشد. تراژدیها معمولاً برای موضوعات بسیار مهم مورد استفاده قرار میگرفتند. با ظهور فناوریهای نوین، نوشتن متن نمایشنامههای غیراجرایی باب شد. جنگ دنیاها (رادیو) در سال ۱۹۳۸ نمایشنامهای رادیویی بود که برای پخش سراسری نوشته شده بود. پس از آن بسیاری از آثار نمایشی برای فیلم یا تلویزیون ساخته شدند. به طور معکوس، ادبیات تلویزیونی، فیلم و رادیو نیز برای نوشتن آثار چاپی یا الکترونیک به کار برده شدند.
ادب یا ادبیات ، عبارت است از آنگونه سخنانی که از حدّ سخنان عادی، برتر و والاتر بوده است و مردم، آن سخنان را در میان خود، ضبط و نقل کردهاند و از خواندن و شنیدن آنها دگرگون گشته و احساس غم، شادی یا لذّت کردهاند.در باور همگانی ادبیات یک تیره یا ملت برای نمونه مجموعه متنهایی است که آثار ماندگار و برجسته پیشینیان آن تیره و ملت را تشکیل میدهند. یکی از طبقهبندیهای مشهور و پرکاربرد متنهای ادبی، طبقهبندی دوگانهایست که بر اساس آن متنها به دو گونهی اصلی شعر و نثر تقسیم میشوند. این طبقهبندی سنت دیرینهای در زبان فارسی و ادبیات جهان دارد. سخنوران و فیلسوفان از دیرباز در پی پررنگ کردن خط ظریف میان این دو و ارایه تعریفی فراگیر و تمیزدهنده از شعر و نثر بودهاند.

تعریف ادبیات
ادب واژهای است معرب از فارسی.این واژه از دیدگاه واژهشناسان به معنی ظرف و حسن تناول آمدهاست.برخی نیز در فارسی، ادب را به معنی فرهنگ ترجمه کردهاند و گفتهاند که ادب یا فرهنگ همان دانش است. به از دیگر معانی واژهٔ ادب میتوان به هنر، حسن معاشرت، شیوهٔ پسندیده، با سخن اشاره کرد؛ اما ادب در اصطلاح، نام دانشی است که قدما آن را شامل این علوم دانستهاند: لغت، صرف، نحو، معانی، بیان، بدیع، عروض، قافیه، قوانین خط، قوانین قرائت که بعضی اشتقاق و انشاء راهم بدانها افزودهاند.البته دیدگاه ادبای قدیم دربارهٔ معنی اصطلاحی «ادب» کمی مختلف است. بعضی آن را فضیلت اخلاقی، برخی پرهیز از انواع خطاهاو برخی آن را مانند فرشتهای دانستهاند که صاحبش را از ناشایستیها باز میدارد.
اما علم ادب (ادبیات) یا سخنسنجی یا در دیدگاه پیشینیان اشاره داشتهاست به دانش آشنایی با نظم و نثر از جهت درستی و نادرستی و خوبی و بدی و مراتب آن.اما برخی ادیب را کسی میدانستند که عالم بر علوم نحو، لغت، صرف، معنی، بیان، عروض، قافیه و فروع باشد و برخی خط، قرضالشعر، انشا، محاضره و تاریخ را هم جزو آنها دانستهاند.
جرجی زیدان در این باره مینویسد:
«علم ادب در اصطلاح علمای ادبیت مشتمل بر اکثر علوم ادبیه است از قبیل: نحو، لغت، تصریف، عروض، قوافی، صنعت شعر، تاریخ و انساب. و ادیب کسی است که دارای تمام این علوم یا یکی از آنها باشد و فرق مابین ادیب و عالِم آن است که ادیب از هر چیزی بهتر و خوبترش را انتخاب مینماید و عالم تنها یک مقصد را گرفته در آن مهارت مییابد.»
مردم غالباً بین ادبیات و آثار مکتوب دیگر تفاوت قائل میشوند. اصطلاحات «تخیل ادبی» و «شایستگی ادبی» غالباً به منظور تشخیص آثار ادبی از یکدیگر مورد استفاده قرار میگیرند. مثلاً تقریباً تمام انسانهای باسواد دنیا آثار چارلز دیکنز را در زمرهٔ «ادبیات» تلقی میکنند در حالی که برخی از منتقدین، آثار جفری آرچر را شایستهٔ گنجانده شدن تحت عنوان «ادبیات انگلیسی» نمیدانند. گاهی اوقات ممکن است منتقدان برخی از آثار را به دلایلی همچون سطح پایین دستور زبان و نحو، داشتن خط داستانی باورنکردنی یا گسیخته و یا داشتن شخصیتهای متناقض یا غیرقابلباور از زمرهٔ آثار ادبی حذف کنند. اما باید گفت که مفهوم واژهٔ ادب و ادبیات نیز همانند همهٔ پدیدههای دیگر در طول زمان یکسان نمانده و دستخوش تحول گردیده است. بیشتر اقوام قدیم جهان، همچون یونیان، ادب را فقط به معنی و مفهوم شعر به کار میبردهاند و علوم ادبی، نزد آنها علم شعر بوده است و بس.
تاریخچه
یکی از کهنترین آثار ادبی شناخته شده در جهان، حماسهٔ گیلگمش است. بسیاری از پژوهشگران، گیلگمش را نخستین حماسه بشری میدانند.این اثر ادبی که تاریخ نگارش آن را سال ۲۷۰۰ پیش از میلاد میدانند موضوعاتی چون قهرمانی، دوستی، شکست و جستجو به دنبال زندگی ابدی را شامل میشود. در هر دورهٔ تاریخی یکی از گونههای ادبیات برجسته میشود. نخستین آثار ادبی بیشتر دارای جنبههای پیدا و پنهان مذهبیاند و ریشهٔ تعلیمی نیز همین منابع هستند. سرشت نامتعارف آثار رمانتیک پس از قرون وسطی رشد پیدا کرد در حالی که عصر روشنگری باعث بروز حماسههای ملی و آثار فلسفی شد. رمانتیسم بر ادبیات عامیانه و مسائل عاطفی تأکید میکرد و به این گونه بود که در سده ۱۹ میلادی راه را برای ظهور رئالیسم و ناتورالیسم که در پی کشف مصادیق واقعیت بودند باز کرد. سده ۲۰ میلادی نیاز به سمبولیسم یا بینش روانی در توصیف و توسعه شخصیت را با خود آورد.
بخشبندی ادبیات بر پایهٔ شیوهٔ بیان
ادبیات را از دیدگاه شیوهٔ بیان و شکل ظاهری میتوان به دو دستهٔ کلی نظم و نثر تقسیم کرد، که هر کدام از آنها شامل بخشهای کوچکتری هستند.
شعر (سروده)
شعر، چامه یا چکامه، بر پایهٔ دیدگاههای سنتی، سخنی است موزون و خیالانگیز که دارای قافیه است، اگر چه برخی، قافیه را از شرایط شعر نمیدانند. نگارش شعر به صنایع و آرایههای ادبی متکی است. صنایعی چون تشبیه، مراعات نظیر و استعاره و...؛ وزن اشعار ممکن است شامل الگویی از تکیهها (وزن تکیهای) یا الگویی از هجاهای ناهمطول بوده (وزن عروضی) یا از قافیه استفاده نکند. توصیفناپذیری شعر در ذات آن قرار دارد و به سختی میتوان تعریفی جامع برای آن یافت، به ویژه آنکه با دگرگونیهای شعر و سبک سرایش در گذر زمان، تعاریف سنتی دیگر کاربرد گذشتهٔ خود را ندارند و جوامع، تعاریف مدرنتری از مقولههای گوناگون هنر و ادبیات ارایه دادهاند.
سرایش شعر، سابقهای طولانی نزد انسانها دارد و یکی از کهنترین گونههای ادبی در جهان به شمار میرود: نخستین نمونههای ادبی شناختهشده حماسهٔ سومری گیلگمش (۲۷۰۰ پیش از میلاد)، بخشهایی از انجیل، آثار به جا مانده از هومر (مانند ایلیاد و اودیسه) و حماسههای هندی رامایانا و مهابهاراتا هستند.
نثر (نوشتار)
نثر نوعی نگارش است که به هیچ گونه ساختار شکلی (به جز دستور زبان ساده) پایبند نیست؛ در متون منثور، اجباری در زیبا گفتن یا استفاده از واژگان زیبا وجود ندارد. با این حال نثر را نیز میتوان به شکل زیبا نوشت، اما در این گونهٔ ادبی از شکل ظاهری واژهها (وزن یا واجآرایی) استفادهٔ کمتری میشود و به جای آنها از سبک، جایگذاری یا گنجاندن تصویر سود برده میشود. با این وجود نمیتوان به دقت تمایز نثر با شعر را مشخص کرد. برای مثال در سجع که خود نوعی نثر است، در پایان دو جمله که به دنبال هم میآیند باید دو واژهٔ یکسان یا هموزن آورده شود. این حالت، نوعی وزن و زیبایی شاعرانه به متن منثور میدهد.
انواع ادبی
از دیدگاه مفهوم و پیام درونی ادبیات را به چهار دستهٔ کلی تقسیم میکنند:
حماسی
غنایی
نمایشی
تعلیمی
دیگر انواع ادبی عبارتاند از: ادبیات روایی و داستانی، ادبیات اسطورهای، ادبیات نمادین، ادبیات طنز، ادبیات فولکلور و عامیانه، مفاخره، مناظره و...
داستان
داستان روایی (نثر روایی) غالباً از نثر برای بیان رمان، داستان کوتاه، رمان تصویری و امثال آن استفاده میکند. نمونههای منفرد این نوع داستان در طول تاریح وجود داشتهاند اما تنها در سدههای اخیر به شکل منظم و مجزا نوشته شدند. برای دستهبندی داستانهای منثور غالباً از اندازهٔ آنها استفاده میکنند. هر چند که این محدودهها دلخواه است اما قراردادهای نشر مدرن محدودههای زیر را تعیین کردهاند:
داستان کوتاه نوعی داستان منثور است که بین ۱۰۰۰ تا ۲۰،۰۰۰ واژه در بر دارد (اما معمولاً بالای ۵۰۰۰ واژه دارد). این نوع داستان ممکن است دارای ساخت روایی نباشد.
داستانک
رمان کوتاه (نوولا) داستانی است که بین ۲۰،۰۰۰ تا ۵۰،۰۰۰ واژه را در بر داشته باشد.
رمان نوعی داستان است که بیش از ۵۰،۰۰۰ واژه دارد.
رمان
رمان، داستان بلندی است که به صورت نثر نوشته میشود. شکل آن نیز از ابداعات سدههای اخیر است. داستان منثور ایسلندی به نام ساگاس که گفته میشود در سدهٔ ۱۱ میلادی نوشته شده، در مرز بین یک اثر سنتی منظوم حماسی- ملی و یک رمان روانشناسی مدرن قرار دارد. به جرئت میتوان گفت که سروانتس اسپانیایی اولین کسی بود که در اروپا دست به نگارش یک رمان تأثیرگذار به نام دون کیشوت زد. اولین بخش این داستان در سال ۱۶۰۵ و دومین بخش آن در سال ۱۶۱۵ منتشر شد. مجموعههای داستانی قدیمیتر دیگری مانند هزار و یک شب، دکامرون اثر جیووانی بوکاچیو و داستانهای کانتربری اثر چاسر شکل مشابهی دارند و اگر امروز نوشته میشدند، میشد آنها را در دستهٔ رمان قرار داد. دیگر داستانهایی که در دوران کلاسیک ادبیات آسیا و عرب نوشته شدهاند را بیش از آن که ما فکر کنیم میتوان در دستهٔ رمان قرار داد. برای مثال آثاری چون داستان گِنجی (ژاپنی) اثر بانو موراساکی، داستان عربی حی بن یقظان اثر ابن طفیل، داستان عربی تئولوگوس آتودیداکتوس اثر ابن نفیس و داستان چینی افسانه سه پادشاه اثر لو گوانژونگ.
همهٔ رمانها در اروپا در ابتدا جزو آثار مهم ادبی تلقی نشدند. دلیل آن شاید این بود که نگارش نثر صرف، آسان و غیر مهم مینمود. با این حال، امروزه مشخص شدهاست که نگارش نثر بدون توجه به آرایههای شاعرانه میتواند لذت هنری در فرد ایجاد کند. به علاوه نویسندگان آزاد به این باور رسیده بودند که درگیر نشدن با ساختارهای نظم باعث ایجاد طرح داستانی پیچیدهتر و یا دقیقتری نسبت به گونههای دیگر ادبی حتی شعر روایی میشود. این آزادی به نویسنده این امکان را میدهد که به سبکهای ادبی و نمایشی دیگر – حتی شعر – در محدودهٔ یک رمان بپردازد.
آثار منثور دیگر
نوشتههای فلسفی، تاریخی، روزنامهای، حقوقی و علمی از گذشته جزو ادبیات به شمار میآمدند. این گونه آثار شامل برخی از کهنترین آثار منثور موجود هستند؛ رمانها و داستانهای منثور نام «داستان» را به خود گرفتند تا از آثار دیگری که معرف واقعیات بودند و اثر «غیرداستان» نامیده میشدند مشخص شوند. آثار غیرداستانی از گذشتههای دور به شکل منثور نوشته میشدند.
جنبهٔ ادبی نوشتههای علمی در طول دو سدهٔ گذشته رو به کاهش گذاشت زیرا پیشرفت و تخصصیتر شدن علوم باعث شدند که پژوهشهای علمی برای بسیاری از مخاطبان غیرقابل درک شوند؛ امروزه علم را در ژورنالهای علمی میتوان یافت. آثار علمی اقلیدس، ارسطو، کوپرنیک و نیوتون امروز هم از اعتبار زیادی برخوردارند؛ اما به دلیل آنکه دانش موجود در آنها تا حد زیادی منسوخ شدهاست دیگر نمیتوان از آنها برای تعالیم علمی سود برد. با این حال این آثار آن قدر هم فنی هستند که نمیتوان آنها را در برنامههای درسی ادبی گنجاند. تنها در برنامههای درسی مانند «تاریخ علم» است که میتوان دانشجویانی را یافت که این آثار را مطالعه کنند. بسیاری از کتبی که به «عمومی ساختن» دانش میپردازند نیز امروزه شایستهٔ دریافت عنوان «ادبیات» هستند.
فلسفه نیز تا حد زیادی به یک رشتهٔ دانشگاهی تبدیل شدهاست. بسیاری از فلسفهدانان از این وضع ابراز نارضایتی میکنند؛ با وجود این بسیاری از آثار فلسفی در ژورنالهای آکادمیک چاپ میشوند. فیلسوفان بزرگ تاریخ مانند افلاطون، ارسطو، آگوستین، دکارت و نیچه رسماً نویسنده تلقی میشدند. برخی از آثار فلسفی امروزی نیز مانند آثار سیمون بلکبرن را جزو «ادبیات» تلقی میکنند اما بسیاری از دیگر آثار را نمیتوان در این رده طبقهبندی کرد. برخی از مباحث همچون منطق به قدری فنی شدهاند که میتوان آنها را با ریاضیات مقایسه کرد.
بخش عمدهای از آثار تاریخی را هنوز میتوان جزو ادبیات به شمار آورد، به خصوص بخشی که آن را به نام گونه اثر غیرداستانی خلاقانه میدانند. همچنین بخش اعظم آثار روزنامهنگاری مانند روزنامهنگاری ادبی نیز چنین است. با این حال این بخش نیز به شدت بزرگ شده و غالباً با هدف سودمندگرایی نوشته میشود: مانند ضبط دادهها یا هدایت سریع اطلاعات. به همین دلیل آثاری که در این زمینهها نوشته میشوند غالباً فاقد خصوصیت ادبی هستند اما برخی از آنها هنوز هم این قابلیت را دارند. بزرگترین تاریخنگاران ادبی هرودوت، توسیدید و پروکپیوس بودهاند که همگی جزو ادبای جهانی به شمار میروند.
حقوق، وضعیت بغرنجتری دارد. برخی از آثار افلاطون و ارسطو یا حتی بخشهایی از انجیل را میتوان به عنوان ادبیات حقوقی (یا قوانین ادبی) دستهبندی کرد. شاید قوانین حمورابی در بابل نیز شامل این دستهبندی شوند. قانون مدنی روم که تحت حاکمیت ژوستنین اول از امپراتوری بیزانس تدوین شد، به عنوان یک اثر ادبی شهرت یافت. اسناد تأسیس بسیاری از حکومتها همچون قانون اساسی ایالات متحده را میتوان جزو ادبیات به شمار آورد؛ هر چند که امروزه متون قانونی، کمتر دارای ارزشهای ادبی هستند.
متون طراحی بازیهای رایانهای هیچگاه توسط بازیکنان قابل مشاهده نیستند و تنها تولیدکنندگان یا ناشران این بازیها میتوانند این متون را دیده و از آنها برای درک، تجسم و حفظ ثبات در هنگام همکاری در ساخت یک بازی استفاده کنند. مخاطب اینگونه آثار معمولاً بسیار کم است. بسیاری از متون بازیها دارای داستانهای عمیق و دنیاهای دقیقی هستند که باعث میشوند که این آثار تبدیل به یک گونهٔ ادبی پنهان شوند.
در نتیجه با تخصصیتر شدن و تکثر بسیاری از این رشتهها دیگر نمیتوان آثار تولید شده در حوزههای این علوم را جزو ادبیات به شمار آورد. شاید بتوان گاهی آنها را جزو «ادبیات ادبی» دستهبندی کرد؛ خیلی وقتها این رشتهها آثاری تولید میکنند که میتوان بر آنها عناوین «ادبیات فنی» یا «ادبیات حرفهای» نهاد.
نمایشنامه
نمایشنامه، معرفِ نوع دیگری از قالبهای ادبی کلاسیک است که در طول سالهای متمادی متحول شده. این نوع اثر ادبی غالباً شامل گفتوگو بین شخصیتها است و به جای خواندهشدن بیشتر تکیه بر اجرای نمایشی دارد. اپرا در طول سدههای هجده و نوزده میلادی به عنوان ترکیبی از شعر، نمایش و موسیقی رشد یافت. در آن زمان تقریباً تمام نمایشنامهها منظوم بودند. شکسپیر را میتوان یکی از برجستهترین نمایشنامهنویسان جهان دانست. برای نمونه رومئو و ژولیت نمایشنامهای کلاسیک است که عموماً یک اثر ادبی شناخته میشود.
نمایشنامههای یونانی نمونههای اولین گونههای نمایشی در طول تاریخ هستند که ما به آنها دسترسی داریم. تراژدی به عنوان یک گونه نمایشی از جشنوارههای مذهبی و مدنی سرچشمه گرفت و معمولاً برای نمایش تمهای تاریخی یا افسانهای به کار برده میشد. تراژدیها معمولاً برای موضوعات بسیار مهم مورد استفاده قرار میگرفتند. با ظهور فناوریهای نوین، نوشتن متن نمایشنامههای غیراجرایی باب شد. جنگ دنیاها (رادیو) در سال ۱۹۳۸ نمایشنامهای رادیویی بود که برای پخش سراسری نوشته شده بود. پس از آن بسیاری از آثار نمایشی برای فیلم یا تلویزیون ساخته شدند. به طور معکوس، ادبیات تلویزیونی، فیلم و رادیو نیز برای نوشتن آثار چاپی یا الکترونیک به کار برده شدند.
ساعت : 11:24 pm | نویسنده : admin
|
مطلب بعدی